سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکس و مطلب

اس ام اس مهم


گزارش اطلاع دادن تخلف تاکسی: 30004246
( شماره پلاک ماشین متخلف رو بفرستید)

رهگیری نامه پستی:2000441
(ابتدا حرف Rرا بنویسید و بعد شماره روی رسید پستی رو )

مشکلات شهری (شهرداری):3000137

اعلام نتیجه کنکور شب قبل از قرارگرفتن در سایت سنجش:2000000
(شماره داوطلبی رو بفرستید)

با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه: 10001336

دیکشنری: 1000384 یا 1000370
(لغت مورد نظر رو بفرستید)

لغت نامه آریان پور: 2000444
Word-to-translate

ایجاد پست در پرشین بلاگ: 300072

گرفتن خلافی ماشین:3000515
( عدد عمودی کنار کارت رو بفرستید)

گرفتن قبض موبایل: 30009
با فرمت زیر بنویسید:
تاریخ شروع ؛ تاریخ انتها مثلا 860123 ؛ 860101
یعنی از اول سال 86 تا 23 فرودین ماه

خدمات بانک ملت: 200033

خدمات بانک اقتصاد نوین:200050

خدمات بانک سپه:200020–200021-200022

خدمات بانک کشاورزی:2000911- 200093

خدمات بانک سامان: 20000

خدمات بانک صادرات: 200060

خدمات بانک تجارت: 200070
(توجه داشته باشید برای استفاده از خدمات بانک ها اول باید در شعب درخواست رو پر کنید)

اطلاعات پرواز: 2000444
( با این فرمت : پرواز Filight-code)

نرخ ارزهای رایج : 2000444
با این فرمت : Currency-name

اطلاعات هوا: 1000305
( پیش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستید)

ساعت کشورها:1000392
(نام کشور رو بفرستید)

مکان های دیدنی هر شهر: 1000394

مسافت بین شهر ها: 1000396

آخرین بازی های کامپیوتری: 1000400

جدیدترین نرم افزار ها: 1000401

اطلاع از اینکه دامین مورد نظر رجستر شده یا خیر: 1000355

اوقات شرعی: 2000916

بورس

نرخ سهام یک شرکت: 2000444
بنویسید : Bourse sompany -id

بیشترین افزایش قیمت: 2000444
(بنویسید : (Bourse high

کمترین افزایش قیمت: 2000444
( بنویسید : Bourse low)


ارسال شده در توسط mohamad jalali

جواد خیابانی


شاید زمانی که هنوز پای فردوسی پور و بقبه گزارشگران به صدا و سیما باز نشده بود جواد خیابانی برای خود در جام جم برو بیایی داشت. گزارشگری که هنوز صدای او و به خصوص گزارش فوق العاده او در دیدار ایران و استرالیا در خاطر همه فوتبال دوستان هست، شاید دیگر سالهای پایانی گزارشگری فوتبال را سپری می کند.


برای کسانی که کمتر مسابقه ی پخش زنده ای را از دست می دهند شاید بسیاری از جملات اختصاصی جواد خیابانی آشناست و جذابیتهای خاص خود را دارد. در زیر تعدادی از این جملات ماندگار آورده شده ....
موقع خوندن صداتونو شبیه خیابانی کنین!


1- رونالدو محبوب نیست - مشهوره - یعنی همه میشناسنش !
2- اشتباه کنه کارشون تمومه,حالا ببینیم اشتباه میکنه یا نه
3.طرفدارای مکزیک راه زیادی رو از مکزیک تا آفریقا اومدن,البته اگه از مکزیک اومده باشن
4.یک ساعت,60 دقیقه از بازی گذشته
5.همه چیز به بازی آخر میچسبه
6.داور در سوت خودش میزنه
7.بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده !
8.شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب , آفریقای جنوبی باشه
9.زاکو نی که زا به معنای افریقا و ک و نی به معنایه عدد 10 است
10.تشنش شده داره اب میخوره . نوش جان
11.باران هم به شدت میوزه
12.بازی شیلی و اسپانیا بسیار جذاب خواهد شد مخصوصا اینکه بازیکنای هر دو تیم هم زبان و همجنس و (بعد از یه مکث طولانی) و هم زبان هستن
13. وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه میزنه , انگار یه درخت تنه میزنه
14. تعویض های دلبوسکه خارج از عرفه .
15.اسپانیا یه گل زده ، داوید ویا هم زده ، خیلی قشنگم زده ، 5 دقیقه پیشم زده
16.نود ثانیه از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه
17.با شماره 2013 تماس بگیرید و پیامک بدید
18.دقیقه 15 بازی هستیم .... اگر تبریزی ها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزش های این تیم کم نمیشه
19.بله ! این گل هم تقدیم به شهدای 8 سال دفاع مقدس
20.بدون شک الان مردم شهر چلسی خیلی خوشحال هستند
21.داور هند پنالتی رو دیده و میگه نه !
22.کاسیاس از توپی که داره بازی میشه انتقاد کرده بود
23.به قول خودمون یه پا دو پا انجام داد توپ رو کشید رو پای ضربه زنندش
24.کاسیاس هرگز به قد و قواره ی آرکوندا نمیرسه
25.سرخیو راموس به ناواس اُه اُه بد زدنش
26.هنوز هم مزه مزه میکنن تا توپو بزنن
27.اسپانیایی ها V وسط رو B میخونن مثل والنسیا که بالنسیا خونده میشه
28.بازیکنای اسپانیا در بازی با سوئیس از توپ هم سریعتر می دویدن
29.تورس می‌فرسته روی دروازه ... کسی نیست که استفاده کنه... جای خود تورس اونجا خالی بود
30.دومنک بازیگر آماتور وحرفه ای تئاتر
31.جالبه بدونید که این دو تیم اولین بازی جام جهانی در اولین جام جهانی رو انجام دادن.... .... ... .... البته نه این دو تیم.بازیکناشون فرق داشتن
32.از نظر ران هم در نظر بگیریم.ران بازیکنان هندوراس خیلی بزرگتره
33.خوب الان دو تیم باید هر کدوم 5 تا پنالتی بزنن.باید بگم که هر تیمی که پنالتی ها رو ببره یعنی اینکه بازی رو برده و هر تیمی هم که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته
34.مسی حرکت میکنه .. مسی ضربه میزنه .. مــــسی .. ولی مسی گل نمیزنه !!!
35.مسی مسی گل میزنه ... توز توز گل میزنه!
36.یه اشتباه .. اشتباه مرگ بار .. بله .. مرگ مکزیک نزدیک میشه در این مسابقه
37.حالا دیگه مکزیک نمیتونه کمر راست کنه
38.حرکت توپ رو ببینید : قشنگ در آغوش دروازبان قرار میگیره
39.یه گل مسی داد به توز .. و حالا توز باید دنبال این باشه که یه گل بده به مسی
40.هلند تنها رقیب جدیش برزیله البته اسلــــــواکــــی هم تیم نــــــــاجــــدی نیســـــــــت
41.مــارادونـــا فعــلا ســــــگرمــه هاش تو همه تا ببینیم در جریان بازی چه خواهند کرد
42.بعد از شوت سرکش Teves , مارادونا مثل یه تماشاگر مثل یه طرفدار مثل یه فوتبالیست خوشحال میشه
43.توپ رو با بادکنک اشتباه گرفته
44.فشار که روی دروازه ی تیم آرژانتین بیاد این تیم وا میده
45.سبک بازی او جون میده برای بازی در تیم آرژانتین
46.یه دریبلی میزنه که تو گل کوچیک هم نمیشه از این دریبل ها زد
47.توپ به وسط زمین میره
48.واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه،ولی در افریقا الان هوا سرده
49.کریم انصاری فرد هیچ نسبتی با برادران انصاری فر نداره!بخصوص با محمد حسن
50.پنج حلقه المپیک نمادی از رنگ پرچم همه ی کشورهای دنیاست
51.پرتغال 1 بازی 1 امتیاز،ساحل عاج 1 بازی 1 امتیاز،کره شمالی 0 بازی 0 امتیاز،برزیل 0 بازی 0 امتیاز
52.صد هزار نفری که در استادیوم نشسته اند،نشان دهنده ی امنیتی است که در کشور وجود دارد
53.باقری استپ سینه رو اومد ولی نتونست ادامه بده
54.اتسو با کریمی صحبت میکنه،چیکار میخوان بکنن اونجا؟دارن نقشه اش رو میریزن اونجا
55.باز شاهدیم که صندلی های بی گناه ورزشگاه به زمین پرت میشه
56.افرین علیرضا محمد،افرین.واقعا یکبار دیگه با صراحت میگم،افرین علیرضا محمد
57.یک سانتر بی هدف ... و گل
58.از 4 دقیقه وقت تلف شده یک دقیقه تلف شد
59.شما از روی قطر 2 بازیکن میتونید بفهمید کدوم قوی تره
60.سبک بازی پاراگوئه جوریه که دوست داره بازیو به ضربات پنالتی یا نهایتا وقت اضافه بکشونه
61.ساندویچی از بازیکن در اونجا به وجود میاد
62.حالا بعد از این مسابقه کشتی اسپانیا از 4/1 عبور میکنه و وارد نیمه نهایی میشه
63.حالا توپ رو سانتر میکنه...در واقع پرتاب میکنه
64.فعلا با مداد اسم هلند رو در فینال بنویسید
65.اوه , عجب برگردونی زد تو صورتش حالا چمن و عرق هر چی بود هم میاد تو صورتش
66.امان از دست این دیرک دروازه یه موقع به نفع تیمه یه موقع به ضرر تیم
67.حالا این موج ,اسمش موجه مکزیکیه که تو ورزشگاه الان زده میشه
68. بچه ها باید بدون ...به خدا باید بدون
69. بزن خلعتبری .. بزن


ارسال شده در توسط mohamad jalali




1- نام انگلیسی 4 قاره با حرف اولشان پایان می یابد australia,africa,asia,america

2- تلفات جنگ جهانی دوم بیش از26میلیون نفر بود.

3- فنلاند یعنی سرزمین دریاچه و باطلاق ها چون در فنلاند شش هزار دریاچه وجود دارد.

4- آیا میدانید نام اصلی هویج زردک است.

5- ملکه الیزابت اول 3000دست لباس داشته است.

6- سگ ها نزدیک بین هستند.

7- هنگام خنده ششها هوا را با سرعت 100کیلو متر بر ساعت به بیرون پرتاب میکنند.

8- آچار فرانسه را سوئدی ها اختراع کردند.

9- اولین کسی که در ایران وزارت راه، وزارت آب،سازمان املاک،سازمان اطلاعات و سازمان پست را بنا نهاد داریوش بود.

10- اسپری های پشه کش، پشه را نمی کشند بلکه حس های او را از کار می اندازند و در این صورت پشه نمی فهمد تو کجایی.

11- آیا می دانید بقایای کشتی نوح در رشته کوه آرارات ترکیه(جودی) کشف شده است.

12- یک بار پلک بزن! عقرب در همین فاصله دشمنش را نیش میزند.

13- قورباغه برای قورت دادن غذا باید چشمانش را ببندد.

14- پشه 47 دندان دارد.

15- اگر برعکس بایستید جوری که سرتان روی زمین باشد و هم چنین اگر در این حالت غذا بخورید بازهم غذا وارد معده میشود.

16- در بدن آنقدر کربن وجود دارد که با آن می توان 9000 مداد سیاه ساخت.

20- بدن آنقدر روغن دارد که با آن میشود 7 صابون بزرگ ساخت.

21- در بدن آنقدر آب هست که با آن میشود یک ظرف 40 لیتری را پر کرد.

22- در سیگار بیش از 4000 ماده ی شیمیایی استفاده شده است.

23- در طول 3500 سال تاریخ بشر فقط 250 سال جنگ نداشتیم!

24- کرم خاکی 5 قلب دارد.

25- نور خورشید فقط تا عمق 400 متری آب نفوذ می کند.

26- بزرگترین گل جهان فلوزیا نام دارد.

27- مقاوم ترین ماهیچه در بدن زبان است.

28- محال است آرنجتان را بلیسید.

29- فقط یک نفر از یک میلیارد نفر بیش از 116 سال عمر میکند.

30- در آمد تبلیغاتی مایکل جوردن از کمپانی نایک از در آمد کل کارکنان این کمپانی در مالزی بیشتر است.

31- به طور میانگین هر انسان در خواب 8 عنکبوت را قورت می دهد!

32- کشتی ملکه الیزابت دوم با سوزاندن یک گالن بنزین فقط 5/1متر حرکت می کرد!

33- دوش آب گرم با فشار زیاد موجب تسکین خستگی های جسمی و روحی است.

34- اگر احساس می کنید دارید سرما می خورید به حمام رفته ویک دوش آب گرم بگیرید مطمئن باشید ناراحتی شما از بین می رود.

35- اگر استرس دارید دوش بگیرید.

36- چند حبه ی قند کنار پنیر کپک آن را از بین می برد.

37- تو مغزت را کنترل می کنی یا مغزت تو را ؟ هر دوی شما

38- جثه ی عنکبوت های ماده از نر ها بزرگ تر است.

39- خون خرچنگ آبی است.

40- نهنگ ها هم عاشق می شوند و آن ها در سفرهای دسته جمعی آواز می خوانند.

41- اثر انگشت دو قلو ها 92% شبیه به هم است.

42- اثر انگشت خواهر و برادرها 60% شبیه به هم است.

43- سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.

44- آیا می دانید اگر آسیا ،اروپا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است.

45- آیا می دانید چشم انسان معادل یک دوربین 135

مگاپیکسلی است.

46- آیا می دانید جوانان هندی شادترین و جوانان ژاپنی افسرده ترین جوانان جهان اند.

47- مردم فیلیپین به بیش از 1000 لهجه سخن می گویند.

48- دوئل در پاراگوئه آزاد است به شرطی که هر دو طرف خون خود را به گردن بگیرند.

49- آیا می دانید نام قدیم یونان هلاس بوده است.

50-آیا می دانید نام قدیم اندونزی هندهلند بوده است


ارسال شده در توسط mohamad jalali

این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.
شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.
دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ ده سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!
چه اتفاقی افتاده؟
در یک قسمت تاریک بدون حرکت، مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.
متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
در این مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!!
مرد شدیدا منقلب شد.
ده سال مراقبت. چه عشقی! چه عشق قشنگی!!!
اگر موجود به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق شویم، اگر سعی کنی


ارسال شده در توسط mohamad jalali

یکى بود، یکى نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. روزى روزگارى در ولایت غربت یک پیرزنى بود به نام ?ننه قمر? و این ننه قمر از مال دنیا فقط یک دختر داشت که اسمش ?دلربا? بود و این دلربا در هفت اقلیم عالم مثل و مانندى نداشت؛ از بس که زشت و بدترکیب و بد ادا و بى‌کمالات بود.
یک روز که این دلربا توى خانه وردل ننه قمر نشسته بود و داشت به ناخن‌هایش حنا مى‌گذاشت، آهى کشید و رو کرد به مادرش و گفت: ?اى ننه، مى گویند ?بهار عمر باشد تا چهل سال. با این حساب، توپ سال نو را که در کنند، دختر یکى یک دانه‌ات، پایش را مى‌گذارد توى تابستان عمر. بدان و آگاه باش که من دوست دارم تابستان عمرم را در خانه‌ی شوهر سپرى کنم و من شنیده‌ام که یک دستگاهى هست که به آن مى‌گویند ?کامپیوتر? و در این کامپیوتر همه جور شوهر وجود دارد. یکى از این دستگاه‌ها برایم مى‌خرى یا این که چى؟?
ننه قمر ?لاحول? گفت و لبش را گاز گرفت و دلسوزانه، بنا کرد به نصیحت که: مردى که توى دستگاه عمل بیاید، شوهر بشو و مرد زندگى نیست. تازه بچه‌دار هم که بشوى لابد یا دارا و سارا مى‌زایى یا از این آدم آهنى‌هاى بدترکیب یا چه مى‌دانم پینوکیو...
وقتى ننه قمر دهانش کف کرد و قلبش گرفت و خسته شد، دلربا شروع کرد به تعریف از کامپیوتر و اینترنت و چت و این که شوهر کامپیوترى هم مثل شوهر راست راستکى است و آنقدر گفت و گفت تا ننه قمر راضى شد براى عاقبت به خیرى دخترش، سینه‌ریز و النگوهاى طلایش را بفروشد و براى دلربا کامپیوتر مجهز به فکس مودم اکسترنال و کارت اینترنت پرسرعت و هدست و کلى لوازم جانبى دیگر بخرد.
بارى اى برادر بدندیده و اى خواهر نوردیده، دستگاه را خریدند و آوردند گذاشتند روى کرسى و زدندش به برق و روشنش کردند. دلربا گفت: ?اى مادر، در این وقت روز، فقط بچه‌هاى مدرسه‌اى و کارمندهاى زن و بچه‌دار توى ادارات، مى‌روند در چت و تا نیمه شب خبرى از شوهر نیست.? به همین خاطر، از همان کله‌ی ظهر تا نیمه شب، ننه قمر نشست در پشت دستگاه و با جدیت تمام به بازى ورق گنجفه و با دل و اسپایدر پرداخت.
نیمه شب دلربا دستگاه را تحویل گرفت و وصل شد به اینترنت و یک ?آى دى? به نام ?دلربا آندرلاین تنها 437? براى خود ثبت کرد و رفت توى یکى از اتاق‌هاى ?یارو مسنجر?. به محض ورود، زنگ‌ها به افتخارش به صدا درآمدند و تا دلربا به خودش جنبید، متوجه شد که چهل _ پنجاه تا شوهر بالقوه، دورش را گرفته‌اند. دلربا که دید حریف این همه خواستگار مشتاق و دلداده نیست، همه‌ی پیغام‌ها را خواند و سر آخر از نام یکى از آنها خوشش آمد و با ناکام گذاشتن خیل خواستگاران سمج، با همان یکى گرم صحبت شد. در زیر متن مکالمات نوشتارى آن دو به اختصار درج مى شود:

پژمان آندرلاین توپ اند باحال: سلام. اى دلرباى زیباى شیرین کار، خوبید؟
دلربا آندرلاین تنها437: سلام. مرسى. یو خوبى؟

پژمان: مرسى + هفتاد. سین، جیم، جیم پلیز. [سین، جیم، جیم: همان A/S/L به زبان غربتى است؛ یعنى: سن؟ جنسیت؟ جا و مکان زندگى]
دلربا: هجده، دال، بوغ [یعنى هجده ساله‌ام، دخترم و در بالاى ولایت غربت به زندگانى اشرافى مشغولم. ترجمه و تفسیر از بنده نگارنده] یو چى؟

پژمان: من بیست و چهار، پ، بوغ. خوشبختم! [یعنى خوشوقتم.]
دلربا: لول. [یعنى حسابى لول و کیفورم. همان LOL] پس همسایه‌ایم.

پژمان: بله ولى من براى ادامه‌ی تحصیل دارم ویزا مى‌گیرم که بروم در جابلقا چون که هم در آنجا آزادى مى‌باشد و هم سى دى با کیفیت آینه آنجا هست و من همه کس و کارم (یعنى دخترخاله پسر عمه دایى مامانم) در آنجا زندگى مى‌کنند.
دلربا: اوکى، درک مى‌کنم به قول مامى: توبى اور نات توبى. راستى نگفتى چه شکلى هستى؟

پژمان: قد 185، وزن80، موخرمایى روشن و بلند، پوست سفید، چشم آبى.
دلربا: من قدم 174، وزن 60، رنگ چشمم هم یک چیزى بین آبى و سبز.

پژمان: واى خداى من... راست مى گویى؟
دلربا: وا... یعنى خیلى زشتم؟

پژمان: نه... اتفاقاً بى‌نظیرى. راستش نمى‌دانم چطور شد که همین الان، یک دفعه به من احساس ازدواج دست داد. آه اى دلرباى من، چشمان تو حرمت زمین است و یک قشنگ نازنین است...
دلربا: اى واى خدا مرا بکشد که با بیان حقیقتى ناخواسته، تیر عشق را بر قلبت نشاندم.
حالا دو تا حیران من و تو، زار و گریان من و تو...

پژمان: اى نازنین، بدجورى من خاطرخواه توام آیا حالیت مى‌باشد؟ تکه تکه کردى دل من را، بیا بیا بیا که خیلى مى‌خواهمت.
دلربا: حالا من چه خاکى به سر بریزم با این عشق پاک و معصوم؟ من مى‌خواهم ایوان رویا را آب پاشى کنم و امشب هرجور شده و با هر بدبختى، عکس تو را نقاشى کنم. اما تو را چه جورى بکشم چرا که وسایل نقاشى‌ام کم و کسر دارد و من مداد مخملى ندارم.

پژمان: اوه ماى گاد... اصلاً اى دلرباى نازنین من، بیا تا برویم از این ولایت غربت من و تو. تو دست مرا [البته بعد از جارى شدن صیغه عقد. یادآورى از بنده نگارنده] بگیر و من دامن تو را [البته بعد از جلب رضایت زوجه و خانواده او و همچنین طى مراحل قانونى. ایضاً یادآورى اخلاقى از بنده نگارنده] بگیرم. کاش هم اکنون در کنارم بودى تا... اصلاً ولش کن، الان هر چه بگوییم این یارو ?بنده نگارنده? مى‌خواهد وسطش پیام اخلاقى بدهد. بیا شماره تلفن مرا بنویس و تماس بگیر تا بدون مزاحم حرف‌هاى‌مان را بزنیم...

ما از این افسانه نتیجه مى‌گیریم که اگر جوانان را نصیحت کنیم، رازشان را به ما نمى‌گویند!
قصه‌ی ما به سر رسید، غلاغه به خونه‌اش نرسید!



ارسال شده در توسط mohamad jalali

چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.».....استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند....آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود: « کدام لاستیک پنچر شده بود؟»....!!!


ارسال شده در توسط mohamad jalali

در زمان‌های قدیم هنگامیکه هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله‌هایی را به این کشورها خصوصا عراق و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد.
پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر میکردند چون در کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده میکردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیاله‌ها را به عنوان یادگاری می‌بردند و آن را East Tea Can مینامیدند یعنی: یک ظرف چای شرقی.
به تدریج این کلمه به کشورهای شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد.


ارسال شده در توسط mohamad jalali

*بزرگترین اسکناس تاریخ*
بزرگترین اسکناس تاریخ را که‌ اندازه‌اش به یک برگه سند قضایی می‌رسد، دولت
فیلیپین در 1998 با ارزش 100‌هزار پزو چاپ کرده است. این اسکناس به مناسبت
صدمین سالگرد استقلال فیلیپین از حاکمیت اسپانیایی‌ها چاپ شده بود و تنها در
اختیار مجموعه‌داران قرار می‌گرفت. ارزش فروش هر برگه آن 180‌هزار پزو، معادل
3,700‌دلار بود.

*گران‌ترین اسکناس تاریخ*
عظیم‌ترین مبلغی که روی یک اسکناس درج شده به دوره اجرای طرح مارشال –
بازسازی‌های پس از جنگ دوم – در انگلستان می‌رسد، که در آن زمان دولت
اسکناس‌هایی به ارزش یک‌میلیون پوند چاپ می‌کرد. این اسکناس‌ها که در اصل برای
استفاده دولت آمریکا طراحی شده بود، خیلی زود از دور خارج شد و در نتیجه تعداد
بسیار انگشت شماری از آن به دست اشخاص عادی رسید. البته خارج از دور بودن این
اسکناس‌ها به معنای بی‌ارزش بودنشان نیست، در سال 2008 یکی از دو بازمانده این
مجموعه به مبلغ 120‌هزار‌دلار در یک حراجی به فروش رفت.

*منشا پیدایش علامت $*
هیچ‌کس نمی‌داند این نماد ‌دلار اولین بار از کجا آمده است، اما دفتر چاپ و
حکاکی اسکناس‌های آمریکا می‌گوید منشا آن را حدس زده است. اداره‌ای که مسوولیت
چاپ و طراحی تمام اسکناس‌های‌دلاری آمریکا را بر عهده دارد می‌گوید از این نماد
در اصل برای نمایاندن پزوی اسپانیایی و مکزیکی «PS» استفاده می‌شده است؛ یعنی
به تدریج s طوری نوشته می‌شده است که بالای p قرار بگیرد. این علامت حتی در
1875 یعنی پیش از چاپ اولین‌دلار آمریکایی هم به گستردگی مورد استفاده بوده است
و اگر خوب دقت کرده باشید، روی پول‌های آمریکا اصلا از چنین علامتی خبری نیست.


ارسال شده در توسط mohamad jalali